زحل نیوز- صبح روز پنجشنبه هفدهم اردیبهشت برای سومین بار
طی ماههای گذشته معلمان به طورهمزمان و هماهنگ در شهرهای مختلف سراسر کشور دست به
تجمعات اعتراضی زدند.
زحل نیوز به نقل از کلمه، بیش از چهار هزار نفر از فرهنگیان
تهران، شهرستانهای استان تهران و استان البرز با در دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به
وضعیت معیشتی و آموزشی معلمان در مقابل مجلس شورای اسلامی اعتراض کردند.
این تجمعات، به دعوت شورای هماهنگی کانون صنفی معلمان ایران
برگزار شد. پیش از این معلمان در تاریخهای ۱۰ اسفند
سال گذشته و ۲۷ فروردین
امسال در بیشتر استانهای ایران به صورت همزمان تجمع کرده بودند.
معلمان معترض این بار هم با در دست داشتن پلاکاردهایی اهم مطالبات
خود از جمله آزادی معلمان دربند و رسیدگی به مشکلات صنفی معلمان را مطرح کردند. اگرچه
ماموران امنیتی زیادی در اطراف تجمع کنندگان حضور داشتند و برخوردی با معترضین صورت
نگرفت اما طی چند روز گذشته بسیاری از فعالان صنفی معلمان و اعضای تشکلها مورد تهدید
و فشار قرار گرفتند تا از حضور در تجمع خودداری کنند.
فشارها و آزارها به حدی بود که باعث شد اسماعیل عبدی دبیرکل
کانون صنفی معلمان و بهشتی لنگرودی سخنگوی این کانون به دنبال این فشارها از سمت خود
استعفا دهند.
تهدید مسئولان ارشد کانون صنفی معلمان در وزارت اطلاعات
آقایان عبدی و بهشتی در صفحه فیس بوک خود با اعلام این استعفا
نوشتند که برای فراهم شدن زمینه برگزاری مجمع عمومی جدید و جلوگیری از بهره برداری
معاندین و دشمنان از سمت خود استعفا و درتجمع هفدهم شرکت نخواهند کرد.
یکی از اعضای تشکلهای صنفی معلمان دراین زمینه به خبرنگار
کلمه می گوید: «تجمعاتی که از بهمنماه سال گذشته به شکل پراکنده شروع شد با فراخوان
کانون صنفی معلمان در دهم اسفندماه گسترده تر شد. از همان زمان تذکرات مستقیم و غیرمستقیم
بر اعضای کانون صنفی معلمان شدت گرفت. بعد از تجمع ۲۷ فروردین
با وجود اینکه کانون صنفی معلمان فراخوانی نداده بود باز فشارها بر اعضای آن بیشتر
شد. با اجرای حکم آقای هاشمی این فشارها و تهدیدها وارد فاز تازه ای شد این در حالی
است که خود آقای هاشمی با تجمعات موافق نبود و معتقد بود مطالبات معلمان باید از طرق
دیگری پیگیری شود. بعد از آن آقایان عبدی و بهشتی و باغانی را احضار کردند و تذکر شفاهی
به آنها دادند.
آقای عبدی ۱۳
اردیبهشت به وزارت اطلاعات احضار شد و درآنجا به مدت سه ساعت
تحت سنگینترین بازجوییها قرار گرفتند. بازجوییها همراه با فحاشی و خشونت لفظی بود.
متن اجرای احکام اوین مبنی بر ده سال حبس را آوردند و به او گفتند یا به شکل عمومی
استعفای خود را اعلام میکند یا حکم ده سال را از همانجا اجرا و به زندان اوین منتقلش
میکنند. به آقای علیزاده وکیل او هم ابلاغ کرده بودند که عبدی را برای حکم ده ساله
به اجرای احکام اوین معرفی کند. به عبدی گفتند اگر میخواهی حکمت اجرا نشود به محض
اینکه از اطلاعات خارج شدی باید در صفحه فیس بوک خود اعلام کنی که از دبیرکلی استعفا
می دهی و در تجمع شرکت نمیکنی. در مورد آقای بهشتی هم دقیقا این مسئله تکرار شد. هر
دو متنهای دیکته شده از سوی اطلاعات بود که با کمی تغییرات آن را در صفحه فیس بوک
خود نوشتند. عبارتی معنادار هم که در پیام خود آورده اند این است که برای جلوگیری از
بهره برداری ٬معاندین٬ و ٬دشمنان٬ یعنی واژههایی که امنیتیها برای این مسائل به کار
می برند استعفا می دهند. البته هیئت مدیره کانون با استعفای آنها موافقت نکرده است.»
وی در ادامه افزود: «فشارها بر روی کانون صنفی معلمان بیشتر
از دیگر تشکلهای معلمان است زیرا کانونهای دیگر دعوت به تجمع نکرده بودند و مانند
کانون هم به طور گسترده در شهرستانها فعالیت ندارند. اگرچه سازمان معلمان هم بیانیه
داده اند و خواستار آزادی معلمان زندانی شدند اما حساسیت امنیتی ها بیشتر بر روی تجمعات
است و حضور کسانی که در طی چند سال گذشته در میان معلمان به چهرههای مهمی تبدیل شدند.
چهارشنبه هم مسعود زینال زاده و سید مجتبی قریشیان احضار شدند و به آنها گفته شد در
تجمعات شرکت نکنند. در زاهدان، اهواز، بوکان، کرج، کرمانشاه، مشهد و… فعالان صنفی به
حراستها احضار شدند.
البته شورای هماهنگی کانون صنفی معلمان که دبیر آن آقای باغانی
هست استعفا ندادهاند و مطالبات معلمان همچنان پیگیری می شود؛ ضمن اینکه کانونها
در شهرهای مختلف کشور هرکدام تشکیلات خاص خود را دارند. به طوری که امروز همزمان با
تجمعات در تهران در بسیاری از شهرستانها این تجمعات بهطور هماهنگ برگزار شد. حالا
قرار است مجمع عمومی کانونها برگزار شود و دبیر و سخنگو و هیئت رئیسه آن مجددا انتخاب
شوند.»
چرا بخشی از حاکمیت میخواهد فضا را برای معلمان، امنیتی کند
این عضو تشکل صنفی معلمان با تاکید بر اینکه این فشارها بر
تداوم اعتراضات معلمان اثری نخواهد گذاشت، تصریح میکند: «تجمع امروز تعیین کننده تجمعات
بعدی است و تا الان برخورد امنیتی با این تجمعات صورت نگرفته است و حتی اگر از ادامه
فعالیت کانون صنفی معلمان هم جلوگیری شود معلمان به صورت خودجوش اعتراضات خود را دنبال
خواهند کرد. بالاخره در فضای جدید دولت این تجمعات ادامه پیدا میکند مگر اینکه برخورد
شدیدی صورت بگیرد که قطعا برخورد امنیتی با مطالبات صنفی معلمان به هیچ وجه به صلاح
حاکمیت نخواهد بود.»
وی در تحلیل چرایی اینگونه برخوردهای امنیتی با مطالبات صنفی
توضیح می دهد: «تحلیلهای متفاوتی در خصوص برخوردها و فشارهای اخیر بر کانون صنفی معلمان
مطرح می شود. یک تحلیل در بین سیاسیون این است که دولت در مواجه با این تجمعات معلمان،
دستور پیگیری مطالبات معیشتی معلمان را داده است به ویژه اینکه مدیران کل در استانها
با معلمان همراهی کردهاند و درکل مجموعه خود دولت برخوردی با معلمان نکرده است این
مسئله باعث شده تا مخالفان دولت احساس کنند که با توجه به اینکه تجمعات در مقابل مجلس
برگزار می شود دستاوردهای آن به حساب دولت واریز شود و از همین رو از ادامه تجمعات
جلوگیری میکنند. تحلیل دوم هم که بیشتر از سوی فعالین صنفی مطرح می شود این است که
امنیتیها از گسترش تجمعات و غیرقابل کنترل شدن این تجمعات واهمه دارند و به همین دلیل
محدودیتهایی در مسیر این تجمعات ایجاد میکنند تا قابل کنترل باشد.»
وی اضافه می کند: «آنچه مسلم است میخواهند در کوتاه مدت اعتراضات
بعدی به وجود نیاید و اینکه ثابت کنند وصل به دولت نیستند. اقتدارگرایان میخواهند
فضا را رادیکال کنند تا برای سرکوب استفاده کنند. سرکوب فعالان صنفی مساله حقوق بشر
را تحت شعاع قرار می دهد و علیه دولت در مذاکرات استفاده می شود. برخی جریانات در وزارت
اطلاعات از دولت خط نمیگیرند و حتی به دنبال سرکوب هستند تا مذاکرات شکست بخورد و
پورسانتهای حاصل از تحریم به جیبشان برود! سرکوب می تواند پاشنه آشیل دولت در مذاکرات
باشد. در هرحال بهتر است نگاه امنیتی مسئولین به این مطالبات صنفی و به حق معلمان تغییر
کند و در این مسیر گامهای عملی برداشته شود.»
شعار برای آزادی معلمان دربند؛ نگرانی از وضعیت رسول بداغی
وی با بیان اینکه یکی از شعارهای امروز معلمان آزادی معلمان
دربند بود، از وضعیت نامعلوم رسول بداغی ابراز نگرانی کرده و میگوید: «متاسفانه کاملا
از وضعیت آقای بداغی بی خبر هستیم و تاکنون هیچ تماس و ملاقاتی با خانواده نداشته است.
روز چهارشنبه ماموران به منزل بداغی ریختند و همان سی دیهایی که هفت سال پیش از منزلشان
برده بودند و دوباره به خانواده داده بودند را با کامپیوتر و دفتر خاطرات پیشین بداغی
و تعدادی دست نوشته و شعر از میان وسایل شخصی همسرش برده بودند. شبنم بداغی و فروزان
علیزاده را به دادسرای اوین شعبه ۶
بازپرسی احضار کردند.
اما پیمان عطار وکیل کانون؛ این احضار را غیرقانونی دانسته
و گفته بود که باید ۷۲
ساعت احضاریه تحویل خانواده داده می شده و قرار است فردا به
دادسرا بروند. وکیل هم تاکنون نتواسته بداغی را ملاقات کند یا پرونده جدید را بخواند
و کسی از درونمایه پرونده بداغی اطلاعی ندارد. الان در انفرادی و تحت بازجویی است و
از یک منبع شنیدیم که علت انتقال آقای بداغی درگیری فیزیکی او با رئیس زندان رجایی
شهر یا مسئول بند است و از همین جهت برای او پرونده ای در این زمینه گشوده اند. اما
به نظر می رسد بازجویی از همسر و دخترش برای یافتن تناقض بین گفتههای بداغی و خانواده
اش است تا بهانهای برای ادامه زندان باشد. این درحالی است که کمتر از سه ماه به آزادی
او باقی نمانده است.»
تجمعات اعتراضی در سراسر کشور
تجمعات اعتراضی معلمان تنها به پایتخت محدود نمی شد بلکه همزمان
تجمعات گسترده ای در شهرهای سنندج، کرمانشاه، اصفهان، زنجان، شیراز، همدان، اراک، دامغان،
تبریز، سبزوار، قزوین، شهرکرد، دهدشت، یزد، زاهدان، بوشهر و شهرهای دیگر در مقابل ادارات
آموزش و پرورش آن شهرها برگزار شد.
معلمان ممسنی استان فارس در جلوی آموزش و پرورش نورآباد ممسنی
تجمع کردند. آنها با سردادن شعارهایی مسئله معیشت و منزلت معلمان بعنوان حق مسلم خود
به مسئولین یادآور شدند و خواستار آزادی معلمان دربند شدند.
همچنین براساس گزارشهای رسیده از همدان، معلمان این شهر و
توابع آن با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به پایین بودن حقوق و مزایا،
تبعیض موجود در سیستم پرداختها و مشکلات بازنشستگان و آزادی بداغی، باقری و هاشمی
خواستار رسیدگی مسئولین به این مطالبات شدند. درپایان این تجمع طومارهایی خطاب به رئیس
محترم جمهور و رئیس محترم قوه قضاییه به امضای شرکت کنندگان رسید.
نصب تصویر معلمان زندانی روی پلاکاردی که پلیس نصب کرد
در مشهد هم حدود هفت هزار معلم تجمع کردند که برخی اعضای خانوادههای
ایشان و همچنین دانش آموزان دبیرستانی نیز با آنها همراهی می کردند. آنها در واکنش
به اقدام پلیس در نصب پلاکاردی تحریک کننده، سکوت خود را شکستند و با شعارهای «وزیر
بی لیاقت استعفا استعفا»، «معلم زندانی آزاد باید گردد» و «اتحاد اتحاد» و نیز کف زدنهای
طولانی و متوالی، اعتراض خود را اعلام کردند و بر روی پلاکارد نصب شده از سوی نیروی
انتظامی نیز تصویر معلمان زندانی را نصب کردند.
گرچه مطالبات اصلی معلمان در این تجمعات رفع تبعیض حقوقی و
افزایش دستمزد و بیمه کارا، اعتراض به سیاستهای خصوصی سازی و ناکارآمدی آموزشی بود
اما معلمان بطور متفق القول خواهان آزادی معلمان زندانی بودند.
قطعنامه پایانی تجمع پنجشنبه: با ادامه این سیاستها انتظار
آرامش از فرهنگیان نداشته باشید
همچنین در پایان این تجمعات بیانیهای مشترک قرائت شد. در
بخشی از این بیانیه آمده است: «فرهنگیان کشور هیچگاه درصدد ایجاد بحران و تقابل نبودهاند
و خواستههای برحقّ خود را از مسئولان عالیرتبهی کشور مطالبه میکنند. طبیعی است
اقدام عینی وعملیِ مسئولان به همگرایی و دلبستگیِ بیشتر فرهنگیان و مسئولان خواهد
انجامید. در صورتی که سیاستهای کشور در حوزهی آموزش و پرورش همچنان ناکارآمد باقی
بماند و رویکردها معطوف به وعدههای بیعمل و ادامهی روند تبعیضآمیز و بیعدالتی
باشد، نباید انتظار آرامش از جامعهی فرهنگیان داشت.»
در بخش دیگری از این بیانیه تصریح شده است: «تجربه نشان داده
هیچگاه برخوردهای قهری با خواستههای برحقّ و منطقیِ فرهنگیان چارهی کار نبوده و
نیست، چرا که این زخم کهنه پس از چند صباحی، بار دیگر سر باز خواهد کرد و مسأله همچنان
خود را نمایان خواهد ساخت. لذا از مسئولان محترمِ اجرایی و قضایی درخواست میکنیم برای
یکبار هم که شده، نه از موضع قدرت، که از موضع واقعبینی و منطق با خواستهی معلمان
برخورد کنند و حضور منحوس تبعیض و بیعدالتی را از چهرهی معصوم فرهنگ این سرزمین بزدایند
تا افقهای روشنِ تعالی، پیشرفت، همگرایی و همدلی نمایان گردد.»
امضای طومار خطاب به رئیس جمهوری و رئیس قوه قضاییه
معلمان معترض در تجمعات دیروز دو طومار را خطاب به رؤسای قوا
امضا کردند. اما در طومار معلمان خطاب به حسن روحانی که رونوشت آن برای رئیس مجلس،
رئیس کمیسیون بودجه مجلس، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس
نیز ارسال شده، آمده است:
چنان که مستحضرید، هرگونه برنامه ریزی برای پیشرفت و تعالی
کشور در گرو برنامه ریزی اصولی در آموزش و پرورش و نگاه صحیح به مقوله ی تعلیم و تربیت
می باشد و این امر در سایه ی توجه خاص به متولیان امر تعلیم و تربیت، یعنی معلمان رقم
خواهد خورد.
هدف قوانینی چون قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت
و قانون مدیریت خدمات کشوری، ترقی و کارامدی سیستم اداری کشور و رفع تبعیض و برقراری
عدالت در پرداخت حقوق کارکنان دولت بوده است ولی تدوین و تصویب این قوانین، به اذعان
دولتمردان و مجلسیان محترم، نتوانسته است هدف مورد انتظار را محقق نماید.
به باور جامعه ی فرهنگیان کشور علت این امر، عدم عزم جدی مسئولان
امر، به رفع تبعیض و برقراری عدالت است .
امروز معلمان کشور در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود در مانده
اند و عموماً در زیر خط فقر به سر می برند و این امر به منزلت آنها آسیب جدی رسانده
است.
این موضوع نه تنها موجب کاهش انگیزههای شغلی معلمان شده، بلکه
آینده ی روشنی را برای کشور ترسیم نمی کند.
جناب آقای دکتر روحانی!
فرهنگیان بازنشسته که بهترین سالهای عمر گرانبهای خود را
صرف پرورش فرزندان این سرزمین کرده اند مورد تبعیض مضاعف قرار دارند. با افزایش سن،
هزینههای زندگی و هزینههای درمانی افزایش و درآمد کاهش می یابد. در کشورهای دیگر،
زمان بازنشستگی، دوره ی استراحت، آسودگی، تفریح و جهانگردی است ولی متاسفانه در کشور
ما پیش کسوتان عرضه تعلیم و تربیت، برای تامین حداقلهای زندگی ناچار از دنبال کردن
شغلی دیگرند که بعضا در شان آنها نیست. چنین چشم اندازی از وضعیت بازنشستگان در کاهش
انگیزههای فرهنگیان شاغل نقش به سزایی دارد. تامین حقوقی درخور و بیمه درمانی کارآمد
خواست موکد جامعه بازنشستگان است.
رئیس جمهور محترم !
هم چنان که جنابعالی در زمان انتخابات ریاست جمهوری فرمودید:
«معلمان به این که دائم با عبارتهای ادبی وعاشقانه تقدیس شوند، احتیاجی ندارند، مشکل
اقتصادی آنها را حل کنید.»
ما هم برهمین باوریم، معلمان کشور از تمجید و تعریف ِ جایگاه
علم و معلم آزرده اند و از برخوردهای سیاسی با مشکل معیشتی خود ناراضی اند و از دولت
محترم «انتظار ِ عمل» دارند.
ما امضا کنندگان این طومار مؤکداً از جنابعالی میخواهیم به
سخنان خود درهنگام انتخابات ریاست جمهوری جامه ی عمل بپوشانید و با عزمی راسخ، خواسته
ی برحق جامعه فرهنگیان کشور، مبتنی بر رفع تبعیض بین کارکنان دولت با فرهنگیان و تأمین
حقوق مکفی که نیازهای یک زندگی شرافتمندانه را پاسخگو باشد، محقق نمایید.