وجوب احترام به سرشت بشری و برخورداری از حق اعاده حیثیت و دادرسی عادلانه

وجوب احترام به سرشت بشری و برخورداری از حق اعاده حیثیت و دادرسی عادلانه


و لقد کرمنا بنی آدم" (اسراء، 70) و "لقد خلقنا النسان فی احسن تقویم" (تین، 4) این دو آیه مهم که" متاسفانه با روی کار آمدن ولی‌فقیه در ایران بطور کاملا منسوخ شدند می‌گویند آفریدگار هستی انسان را مورد حرمت و مکرمت قرار داده؛ گل سرسبد خلقت نامیده و برایش بهترین ها را خواسته؛ همچنین در آیات دیگری از انسان به عنوان جانشین خداوند بر روی زمین یاد شده و ایضا در سوره صاد آیه 72 نیز آمده است: "نفخت فیه من روحی" یعنی انسان از روح پروردگار هستی خلق شده پس باید به دید الهی به او نگریسته شود.
همانطور که در آیات فوق مشهود است خداوند در تبیین حرمت و کرامت، هیچ نوع برتری و تبعیض قائل نشده چرا که نفرموده "کرمنا مسلمین!" یا امثالهم؛ بلکه به وضوح "بنی آدم" و "انسان" را منتخب این اعتبارات قرار داده؛ یعنی شرافت، احترام، ارزش، حیثیت و عزت در "ذات" هر موجودی به نام انسان نهادینه شده است؛ و اینها گویای سلب ناشدنی، غیر قابل انفکاک و غیر قابل انتقال بودن آنهاست و ربطی به دین، عقیده سیاسی، جنسیت، نژاد، رنگ، زبان، قومیت و دارائی انسانها ندارد؛ پس حکومت ها اجازه ندارند این حق را ضایع نمایند یا در فراهم کردن زمینه های اشتغال، پیشرفت و برخورداری از دیگر حقوق، بین مردم تبعیض قائل شوند و یا آنها را از حق اعاده حیثیت و داشتن وکیل و دادرسی عادلانه محروم کنند.
- این اسناد را نمی توان در کنار آموزه هائی که ابزار تبعیض، تحقیر، بی حرمتی، خفت، بازداشت خودسرانه و شکنجه را فراهم می‌کنند قرار داد؛ اینها متناقض هم هستند و نمی‌شود خود را قانع کنیم که احکام و موازین سخت و حقارت بار را پرودگار عالم صادر کرده باشد؛ اینها برخلاف شیوه حکومت ولی‌فقیه است که عزت و حقوق افراد را بر اساس دین و باور سیاسی آنها تعیین کرده و تقسیم بندی های حقوقی پیچیده ای با عبارات "اقلیت های مذهبی"، "اقلیت های قومی"، "مخالفین ولی‌فقیه"، "ضد انقلاب ها" و ... قائل شده.
- از سوی دیگر مردمی که کشورشان از بعد داخلی با قوانین سخت گیرانه و بی منطق اداره می‌شود و با داشتن بیشترین ثروت های مادی و معنوی در فقر و فلکت فرو رفته اند و در بعد خارجی و بین‌المللی نیز سرنوشت‌شان بازیچه سیاست‌گذاری های جنگ طلبانه ولی‌فقیه است آیا می توانند احساس کنند که از کرامت انسانی برخوردارند؟ آیا رژیمی که در آن آمار فساد، فحشا، اعتیاد، طلق، تن فروشی، مرگ های زودرس، سرقت بیت المال، اختلاف طبقاتی و... تصاعدی رو به ازدیاد باشد رهبرانش می توانند ادعا کنند معنا و مفهوم واقعی کرامت و حیثیت انسانی را درک کرده و پاس می دارند؟
توضیحات بیشتر:
بحث "حرمت ذاتی انسان" و "حرمت شخص" در عین اینکه یکی از مباحث ریشه ای دینی و فلسفی است زیربنای "حقوق‌بشر" نیز محسوب می‌شود؛ لذا در مکتوبات جهانی با موضوع دفاع از حقوق‌بشر و آزادی‌های اساسی، این مهم جایگاه ویژه ای را داراست؛ از جمله در این سه سند مهم بین‌المللی
: بازشناسی حرمت (Universal Declaration of Human Rights) "در مقدمه "اعلامیه جهانی حقوق‌بشر ذاتی آدمی و حقوق برابر تمامی اعضای خانواده بشری، بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان نامیده شده و بی‌اعتنائی و تحقیر حقوق انسان عامل انجام کارهای وحشیانه معرفی گردیده؛ در ماده یکم این اعلامیه نیز آمده که تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند؛ در مقدمه [دو سند] "میثاق بین‌المللی حقوق نیز بر آن (ICCPR) "و "میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (ICESCR) "‌ اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی تاکید شده است.
گفتنی است "اعلامیه جهانی حقوق‌بشر" یکی از پیمان های بین‌المللی است با 30 ماده که در پی جنگ جهانی دوم و در سومین سال تاسیس سازمان ملل متحد در 10 دسامبر 1948 در مجمع عمومی این سازمان به تصویب رسید؛ طی آن، حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که تمامی بنی آدم در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، تبیین شده است؛ در تقویم جهانی هر ساله این روز به نام روز جهانی حقوق‌بشر گرامی داشته می‌شود.

"میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" نیز با 31 ماده و در 4 بخش در 16 دسامبر 25) 1966 آذر 1347) در مجمع عمومی سازمان متحد به تصویب رسید؛ در همان روز "میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی" نیز با یک مقدمه و 53 ماده در 6 بخش به تصویب رسید؛ این دو سند جهانی نیز در زمره مهمترین اسناد بین‌المللی در حمایت از حقوق‌بشر و آزادی‌های اولیه و اساسی هستند.
Previous
Next Post »