آیا بر طبق شریعت اسلام "حجاب بانوان" باید اجباری و به اشکال خاصی باشد؟

الف) پاسخ به چند سوال


سوال اول: آیا بر طبق شریعت اسلام "حجاب بانوان" باید اجباری و به اشکال خاصی باشد؟
- پیرامون حجاب اجباری، آنچه که مربوط به دین اسلام می‌شود این است که حجاب، نه در رده "اصول" دین آمده است و نه جزو "فروع مهم" [مثل نماز، روز، حج و...] بلکه جایگاهش در حد توصیه مطرح بوده و جنبه فرهنگی داشته، به منظور کمک به حراست از امنیت و عفت بانوان و صیانت از کانون خانواده؛ بنابراین نوع حجاب بستگی به مصالح شخصی و خانوادگی ایشان و آداب قومی و منطقه ای آنها دارد و لزوما با چادر، مانتو و یا شکل خاص دیگری نمی باشد.
- از آنجا که زنان نقش اساسی در تربیت و پرورش جامعه دارند و مسئولیت حساسی به عنوان مرکزیت کانون خانواده بر دوش آنها می باشد هر گونه رفتار اهانت آمیز و حقارت بار، آثار منفی مضاعفی را بر جامعه وارد می‌کند! این بسیار تاسف بار است که در دین ولی فقیه می خواهند با خزیدن زیر طرح مبارزه با بدحجابی و کوبیدن بر سر بانوان، بیرق صیانت از حریم زن را علم کنند! آنها در حالی دم از حرمت نوامیس می‌زنند که در حکومت‌شان تجاوز به دختران باکره در اعدام های دهه 1360 و تعرض جنسی به زندانیان مرد و زن، رخ داده!
- چنانچه عملا دیده می‌شود وضع نمودن قوانین ایذائی [مثل حجاب اجباری و احکام تبعیض آمیز] موجبات تخریب اعصاب و احساس زن را فراهم می‌کند و موقعیت او را در جامعه تضعیف می نماید؛ در پی آن، آثار سوء و ناروای مربوطه، به تمامیت جامعه سرایت می‌کند و باعث اختلل در نظامات مدنی می گردد؛ لذا آزادی و استقلال زن و تساوی حقوقش با مرد، ضرورتی انکارناپذیر است.
- آیات و احکامی که در قرآن نازل می شد به همراه سیره عملی پیامبر، اعتبار و جایگاه والی زن را احیا می‌نمود؛ مثل پیامبر می فرمود یکی از نشانه های فزونی ایمان ازدیاد احترام و علقه به زنان است. [زنان را می‌توان بزرگترین قربانی بی‌عدالتی در جوامع مدعی اسلامیت نامید، این تاسف بار است که فرهنگ بسیار زشتی علیه زنان حکمفرما شده که هر ساله صدها دختر و زن به علت آنکه نمی توانند از حقوق و حرمت خود دفاع کنند دست به خودکشی و خود سوزی می‌زنند!]

- همانطور که در پاسخ های قبلی توضیح دادم، برخی از احکام قرآنی در بدو نزول بر اساس محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی و بضاعت‌های فکری مردم آن دوران و یا تابع شرایط خاص دیگری بوده؛ فلذا با گذشت زمان و تغییر شرایط، احکام مربوطه در خود قرآن منسوخ می شد و یا با تکیه بر اجتهادی بودن احکام، عمل کنار گذاشته می شد و رو به تکاملا می رفت.
Previous
Next Post »