آزادی های فردی، و حق مالکیت بر جان و مال و رای و سرنوشت
خویش
- "ایها
الناس ان آدم لم یلد عبدا و لا امه و ان الناس کلهم احرار" (اصولکافی، ج 8،
ص 69، از مولا علی) انسانها برده و نوکر و کنیز به دنیا نیامده اند بلکه آزاد خلق
شده اند؛ لذا در وضع قوانین باید این حق اساسی را محترم بدارد.
- "الحر
حر و ان مسه الضر" (غرر الحکم، حدیث 1322، از امیرالمومنین) بنی آدم آزاد است
اگر چه در بند باشد! یعنی اگر فقیر و مریض است نباید با او بطور تحقیر آمیز و ذلت
بار رفتار نمود؛ اگر گرفتار و ورشکسته است نباید مغضوب دیگران هم باشد؛ کسی حق
ندارد آزادی و حرمت دیگری را به دلیل ضعف ها و ناکامیهایش سلب و او را تحقیر کند؛
دنیای متمدن نیز نباید ملت ایران که اشتباها رای به جمهوری اسلامی ولایت فقیه داد
را به عنوان حامی تروریست بشناسد بلکه باید حساب ایرانیان را از گردانندگان رژیم
جدا بداند.
- "الناس
[عموم الناس] مسلطون علی اموالهم و انفسهم" (از قواعد فقهی، معروف به قاعده
"سلطنت") انسانها مالک جان،
مال، ناموس، رای و سرنوشت خویش می باشند. [در همسوئی با سخن مذکور به نظرات آیتالله
آقا سید حسین طباطبائی بروجردی، مرجع بزرگ شیعه استناد می کنیم: "فیکون
المراد ان
الناس مالکون لاموالهم، و على تقدیره" یعنی مراد از
این قاعده، مالکیت بر مال و سرنوشت است. (تقریرات ثلث، ص[.(181
این قاعده در اصل 46 و 47 قانون اساسی جمهوری به اصطلاح اسلامی،
در محدوده مالکیت شخصی و کسب و کار، لحاظ شده و در اصل 22 نیز ابتدا آمده است:
"حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است" و سپس این
شرط مغالطه کارانه را به آن اضافه کردهاند: "مگر در مواردی که قانون تجویز
کند."
اگر به مندرجات گنجانده شده در اصول 5 و 57 و 107 و مخصوصا
مواد اصل 110 توجه شود عملا "قانون" و سرنوشت کل مملکت به ولیفقیه واگذار
شده؛ یعنی در این نظام، ولیفقیه صاحب اختیار جان و مال و شرف مردم به حساب می آید!