حمایت اسلام غیر سیاسی از مصادیق آزادی و دموکراسی و صلح

حمایت اسلام غیر سیاسی از مصادیق آزادی و دموکراسی و صلح


یکی از رساله های تحقیقی مصادره شده بنده، شامل کاوش و تحقیق پیرامون همین مسائل بود که در آن، با استناد به ادعاها و سخنرانی های رهبران و گردانندگان نظام و مطالب منتشر شده در روزنامه ها و دیگر منابع، جایگاه و کاربرد ده ها فقره از مجموعه اصول فقهی، قواعد فقهی، و دیگر آموزه های اسلامی طی 25 سال اول انقلاب را ارزیابی کردم؛ نتیجه کار این بود که تمامی ارزش‌های دینی، در این انقلاب یا بطور کل کنار گذاشته شده و یا آنکه مورد سوء استفاده قرار گرفته!
مثل جایگاه ولایت فقیه که در گسترده ترین حد آن، در رده مشاوره و امور حسبیه است، به بالاترین مرتبه یعنی حاکمیت مطلق انتقال یافت! اما به رسمیت شناختن احترام به سرشت و کرامت انسانی و یا پذیرش حق مالکیت بنی آدم بر جان و مال و رای خویش، که ریشه و اساس همه اصول و قواعد فقهی است در این نظام تا سطح یک توصیه اخلاقی و حتی به پائین تر از آن، تنزل یافت! [یعنی روحانیون انقلابی در مجموعه مفاد اصول دین، فروع دین، اخلاقیات و توصیه های دینی، دخل و تصرف کرده و جامعه را به مسیر دیگری بردند. ]
متاسفانه پیش از تکمیل شدن نهائی آن رساله پژوهشی، ما مورد حمله قرار گرفتیم و در حال حاضر با توجه به محدودیت هائی چون عدم دسترسی به همه منابع لازم امکان بازنویسی کامل کتاب مذکور را ندارم؛ اگر کسی بتواند این اثر مکتوب را از دادستانی ویژه روحانیت پس بگیرد و منتشر نماید خدمت کم نظیری به جامعه گرفتار شده در مرداب فقاهت حکومتی به انجام رسانده و ادله مهمی در وارونه بودن پوستین اسلام ولایت فقیه را به منظر دید تاریخ می آورد. [یکی از فعالین حقوق‌بشری مستقل که به دلیل تهیه گزارش از حمله نیروهای حکومتی به محل سکونت آیت‌الله بروجردی بازداشت شد آقای کیانوش سنجری است؛ ایشان یک روز که برای بازجوئی به دادگاه ویژه منتقل شده بود تعدادی از جزوات منتشر نشده آقای بروجری را رؤیت کرده؛ او در خاطرات خود می نویسد: "قاضی دوباره رفت پای منبر و کتابچه هائی که از منزل آقای بروجردی جمع‌آوری شده بود را روی میز کارش چید و با خواندن بخش هائی از هر کتابچه، به توصیف اقدامات آقای بروجردی (که فریب کارانه توصیف اش می کرد) پرداخت.

وبلاگ کیانوش سنجری ks61.blogspot.com ، بیست و هشتم اسفند 1385، با عنوان "به کار بردن قوانین برای ظلم به هر حال من در این بخش، مهمترین اسناد دینی و فقهی [در ارتباط با حقوق‌بشر] که البته با مندرجات اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و میثاق ها و کنوانسیون های مربوطه همسوئی کاملا دارند را تقدیم می کنم؛ از مخاطبین این نوشتار می خواهم که با لحاظ کردن مطالب تقدیم شده ارزیابی کنند آیا اسلام واقعی همانگونه که ما می گوئیم حامی کلیات اسناد جهانی حقوق‌بشر جهانی می‌باشد یا آنطور که روحانیون سیاسی و جزم اندیش نشان دادند در تعارض و جدال دائمی با آن قرار دارد؟
Previous
Next Post »