سنت پیشوایان الهی، نفی حدود

سنت پیشوایان الهی، نفی حدود


اگر اجرای حدود اهمیت داشت پیشوایان آسمانی پیشگامان اجرای آن می شدند نه آنکه به بهانه های مختلف از آن طفره روند و راه گریز را برای متهمین باز کنند؛ آنها معتقد بودند که در اجرای عدالت نمی توان صرفا به ظاهر موضوع استناد کرد لذا پیوسته جامعه را از جرم تراشی دور کرده و متهمین را تبرئه می‌نمودند؛ پیامبران بزرگی چون عیسی مسیح و محمد بن عبد ا و همچنین ائمه حتی یک بار هم کسی را سنگسار نکردند.
وقتی که زنی نزد علی اقرار به زنا کرد، ایشان به او فرمود که احتمال خواب دیده‌ای و یا خیال می کنی چنین فعلی را مرتکب شده ای! آن زن اصرار بر اجرای حد نمود؛ علی نه تنها حکم نداد که جنین زنا باید سقط شود، بلکه زن را با بهانه به دنیا آوردن فرزند از محاکمه معاف نمود، بدون آنکه پرونده ای برایش تشکیل دهد و حتی
بدون اخذ وثیقه و ضمانت او را آزاد کرد؛ در مراحل بعدی امر به شیر دادن و کفالت فرزند نمود و به این بهانه‌ها او را از مجازات رهانید.
علی برای فرزند نامشروع نیز حق حیات و زندگی قائل بود و در مواجهه با چنین اتهاماتی به خود نهیب می زد که گناه بین انسان و پروردگار خویش است، من ́ علی، چه کاره ام که بخواهم بندگان خدا را حد بزنم!
در دوران خانه نشینی علی یک روز سارقی را برای اجرای حکم [قطع دست] می بردند ایشان مانع شد و فرمود: ابتدا باید مشخص شود که آیا او سهم خود را از بیت المال دریافت کرده است یا خیر؟ اگر دریافت نکرده، باید ابتدا حاکم مجازات شود چرا که باعث و بانی شکل گیری این جرم، اوست! [به این ترتیب، اگر نظرات عده ای از فقها و قضات که مصرانه می‌گویند باید حدود اجرا شود را بپذیریم، شخص ولی فقیه و گردانندگان نظام که حکومتشان عامل اصلی جرائم منجر به حدود می باشد، باید قبل از دیگران مجازات شوند. ]
پس از حکومت علی نیز، ائمه شیعه و فقهای سده های گذشته، هیچگاه حکام زمان خویش را به اجرای مجازات‌های کیفری ترغیب نکرده اند؛ در مجموع می توان گفت در عملکرد جمیع پیامبران و ائمه، اجرای مجازات‌های خشن گزارش نشده و اگر هم بوده به ندرت رخ داد و به قول گفتنی "النادر کالمعدوم" یعنی اگر سنتی به ندرت رخ داده برابر است با اینکه اصلا وجود نداشته!

ولی متاسفانه در سرزمین ایران، اهریمن بی جان مجازات های غیر انسانی، از فقهای قدرت طلب و جزم اندیش انرژی گرفت و رمق تازه ای پیدا کرد؛ ناگهان به جنب و جوش برخواست و به جان ملت افتاد تا ولی فقیه را در دوام و استحکام حکومت پوشالی اش یاری دهد! امروز از برکت خدمات و زحمات حضرات آقایان فقها و قضات ولایت فقیه، تشیع و اسلام، در جهان به عنوان دین تبعیض، شلاق، زندان، شکنجه، اعدام و سنگسار شناخته می شود! اگر امثال بنده هم حرفی بزنیم باید به عنوان محارب و مرتد، مجازات و ترور شخصیت شویم!
Previous
Next Post »